اگر ما اهل تقوا و اعمال صالح باشیم، به همان اندازه به « خداوند » نزدیک می شویم و خداوند هم افکار و اندیشه های خوب و صحیحی به ذهن ما وارد خواهد کرد. اما اگر خدای نکرده، ما در تقوا ضعیف باشیم و اهل عبادت و اعمال صالح نباشیم، به همان اندازه از خداوند دور می شویم و « دور شدن از خداوند » - که بر اثر اعمال خود ما تحقق می یابد و جای تعارف هم ندارد - همان « نزدیک شدن به شیطان » است (زیرا دو سمت مسیر انسان، «خدا» و «شیطان» هستند و جانب دیگری وجود ندارد) و شیطان هم افکار و اندیشه های باطل و نادرستی را به ذهن ما وارد خواهد کرد و بدین صورت است که فرد دچار شک و شبهه می شود و حقیقت را گم می کند و چه بسا پس از مدتی، نسیت به حقیقت کینه هم بورزد و با آن دشمنی هم بکند.
اینگونه است که برخی از افراد که در ابتدا انسانهای خوبی بودند و حتی خدمتهای بسیار ارزنده ای هم برای جبهه حق انجام داده بودند، پس از مدتی در برابر حق می ایستند و در صف دشمنان حق قرار می گیرند.
« بی تقوا » شدن و در صف دشمنان حق قرار گرفتن، یک امر دفعی نیست. یعنی اینطور نیست که انسان شب که می خوابد، طرفدار حق باشد، اما فردا صبح که بیدار شد، دشمن حق باشد! بلکه یک امر تدریجی است. همانطوری که رشد جسمی انسان تدریجی است و آدم کم کم از کودکی به نوجوانی و جوانی میرسد به طوری فکر نمی کند امروز نسبت به دیروز تغییری کرده باشد، انحراف آدم هم تدریجی است. آنقدر آهسته که حتی خودش هم متوجه نمی شود و لذا فکر می کند همچنان همان آدم سالهای قبل است و این دیگران هستند که عوض شده اند و در راه خود منحرف شده اند!
پس ما بیش از همه چیز، باید مراقب « خودمان » باشیم و نگذاریم اصل « تقوا » در ما ضعیف شود. ما باید این نکته را به عنوان اصولیترین معیار همیشه نصب العین خود داشته باشیم که « از هر چیزی که کوچکترین آسیبی به تقوای ما بزند و یا حتی احتمال داشته باشد که آنرا در معرض خطر قرار بدهد، بپرهیزیم ».
حال سئوال این است که تقوا چیست؟ رعایت حلالها و حرامهای الهی.
پس اولین امر مهم برای هر کسی این است که حلال و حرام و واجبات دینی اش را بشناسد. این کار هم کاری نیست که هر کسی طبق نظر و فکر خودش انجام بدهد. بلکه باید آن را از عالمان دینی که در شناخت حکم دین تخصص پیدا کرده اند و می توانند در شزایط پیچیده و گوناگون زمانی و مکانی، حکم دین را کشف کنند، دریافت نماید. بدینگونه، مسیر حق مشخص می شود و هر فردی که تحت هر عنوانی از این مسیر خارج شود، در معرض انحراف قرار گرفته است. بلکه اصولاً خارج شدن از این مسیر، همان پیدایش انحراف است. انحرافی که به تدریج بیشتر و بیشتر خواهد شد.